کتاب و آلبوم نبیل یوسف شریداوی منتشر شد
تاریخ انتشار: ۶ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۰۷۷۶۴
«شُدَستیم» نام آلبوم و کتابی است که نبیل یوسف شریداوی برای دفنوازی نوشته و امروز در خانه خرد رونمایی شد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آیین رونمایی از کتاب و آلبوم «شُدَستیم» اثری از نبیل یوسف شریداوی، عصر امروز جمعه 6 بهمن 1402 در سالن منظومه خِرد برگزار شد. در این مراسم بسیاری از چهرههای موسیقی ایرانی حضور داشتند که از میان آنها میتوان به مجتبی عسگری، میدیا فرجنژاد، مهدی امامی، حمید قنبری، پوریا اخواص و حمیدرضا عاطفی اشاره کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این برنامه سه سخنران داشت که یکی از آنها ارژنگ آقاجری ناشر و منتقد موسیقی بود.
آقاجری در سخنانی گفت:وضعیت فرهنگی کشورمان غمانگیز است. گواه این ماجرا، نمونههای موجود در جامعه است؛ وضعیت خلوتِ گالریها، سالنهای خالی تئاتر و اوضاع سینما و کمکاری در تولید آثار موسیقی؛ جملگی گواه این اوضاع بدِ فرهنگی است. در چنین اوضاعی از تولیدکنندگان کتاب و آلبوم شُدَستیم باید تشکر و قدردانی کرد.
او ادامه داد: پرسش مهم در تولید هر اثر هنری این است که؛ آن اثر هنری چه نسبتی با زمانه خودش دارد. ریتم در این اثر نقش مهمی دارد و اهمیت جملهبندی در این کار بسیار مورد نظر است. مولف اثر تلاش کرده تا دیدی تازه از جمله بندی را ارائه کند.
این منتقد موسیقی گفت: اگرموسیقی را به دو رکن ملودی و ریتم تقسیم کنیم، ریتمها در شرق بسیار پیچیدهتر و گستردهتر از موسیقیِ غرب هستند. در موسیقیهای اتنیک ما ریتمپیچیدهتر هم شده است. اثری که با آن مواجهیم(شُدَستیم) با این ریتمهای پیچیده سروکار بسیاری دارد.
آقاجری تاکید کرد: ریتم و ملودی در گفتوگویی که با هم دارند، اثر نهایی را شکل میدهند. وحدتی که بین احساسات ما پس از شنیدن یک اثر موسیقی شکل میدهد ناشی از همین ادراک حسی است.
او در پایان صحبتهایش گفت: نبیل یوسف شریداوی تلاش دارد که هویت بخشی تازهای به ریتم بدهد. البته کسان دیگری مانند زندهیاد فرهنگفر هم در این زمینه تلاش کردهاند. در میان هنرمندان امروزی هم نوید افقه چنین دیدی داشته است. این کتاب ادامه روندی است که نبیل در سالهای گذشته طی کرده است. ما گمان میکنیم که آنچه ما را در وهله اول درگیر میکند، ملودی است. اما در کاری که نبیل انجام میدهد ارزش تازهای به ریتم داده شده و ریتم صاحب شخصیت و چهرهای منحصر به فرد شده است.
در بخش دیگری از این مراسم بهمن بنی هاشمی دکترای ادبیات و پژوهشگر عرصه هنر هم به سخنرانی پرداخت و نکاتی فنی درباره کتاب و آلبومِ «شُدَستیم» ارائه کرد. احمد خاک طینت یکی از پیشکسوتان عرصه دفنوازی هم دیگر سخنران این مراسم بود. خاک طینت هم در سخنانی به بیان خاطراتی از دوران ورود دف به میان سازهای موسیقی ایرانی پرداخت.
وقتی یکی هم دَمامِ کلهام شد
همچنین در بخش دیگری از این مراسم احسان عبدی پور فیلمساز جنوبی کشورمان به عنوان سخنران روی صحنه دعوت شد. عبدیپور به جای سخنرانی، ترجیح داد تا متنی را که درباره دمام نوازی نوشته بود برای حاضران بخواند. در ادامه متن این یادداشت را بخوانید:
«وقتایی که چراغ سبز نمیشود، وقتایی که راننده کرایه زیاد میگیره و پا میزاره رو گاز، وقتی یکی کاشتهاتوم تو سرما و نمیاد، وقتی باختیم، وقتی دقیقه هشتاد و پنجه و دوتا جلوییم، وقتی پسفردا موعد کرایه خونه است و نداروم، تو سرُم دمام میزنوم. وقتی مالامالِ یه چیزیوم و با شتاب راه میروم و نمیفهموم که قند تو دلوم رو با کی قسمت کُنوم دمام میزنوم. از تجریش تا منیریه دمام زدوم یه باری... بارون که تند میشه دمام میزنوم. جای قرص دمام میزوم، جای شربت سنج میزنوم. وقتی تو اختتامیهها وراجیِ مقام مسئول تموم نمیشه، گوشام رو میگیروم و دمام میزنوم. تو خونه ظرفا که میشوروم دمام میزنوم. موجودی دمام زننده هستم، دائم البوق و السنج. امروز تو یه کوچهای تو بمبئی داشتیم میرفتیم یه بُز سفید بلندی جلومون شد. توفیق(یکی از اعضای خانواده پرکاشنیستِ بوشهری است) یه هو نشست، دست زد تو کمرش و یواش رو تنش ضرب گرفت؛ دُم بگِ دُم، دُم دُم بَگِ دُم. گفت: آموو چه دمامی بشه این بُز. صاحبش نمیفهمه چه صدایی داریه این پوست. تمام سرم گرم شد، یه مجنونی دیده بودم؛ یکی دمامتر از خودم. راه افتادیم و تمام بازارِ پارچهفروشا دمام زدیم. تمام چُل بازار، تو سرمون؛ با هم. اولین بار عمرم بود که یکی همدمامِ کَلهام شده بود. گفت: یه روز دلوم میخوام همه تو یه ساعت معینی روی زمین دمام بزنند. گفتوم: دیگه هیچ نگو توفیق، هیچ...»
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: موسیقی موسیقی کتاب و آلبوم م دمام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۰۷۷۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سیوچهار دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در یک نگاه
مروری به ادوار مختلف نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، تاثیر وضعیت سیاسی و اجتماعی هر دوره را بر میزان استقبال مردم از این رویداد نشان میدهد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، هنوز آن فرش زرشکی پاخورده در خاطرم زنده است، سالن به سالن روی آن فرش راه رفتم تا شاعر محبوبم را در غرفه نگاه پیدا کنم. مجموعه اشعارش تازه منتشر شده بود؛ ۹۹۰ صفحه با بهای ۸ هزار تومان. او با احترام روی اولین صفحه سفید کتاب نوشت: «برای دختر نازنینم: شبنم.» امضا: سیدعلی صالحی. سال ۸۴ بود و هجدهمین دوره نمایشگاه کتاب با این شعار: «درخت ایران ریشه در آبهای خلیجفارس دارد.» نسل من خاطرات اینچنینی از نمایشگاه بینالمللی کتاب زیاد دارد.
به خصوص آن دورهای که نمایشگاه در فضای سرسبز و خوش ِ محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران برگزار میشد. ازدحام علاقهمندان به کتاب در راهروهای سالنها، دیدار با نویسندههای محبوب، شلوغی غرفه ناشرانی که کتابهای چاپ اولشان را روی میز چیده بودند، خستگی چهره غرفهداران و ناشران که آمیخته با لبخند و خوشی بود و خستگی ما، خستگی شیرینِ ما از پس دهها هزار قدم پیادهروی میان کتابها، نویسندهها و شاعران و گپ زدنهای پرشر و شور درباره شعر، داستان، فرهنگ و سیاست.
سال ۸۶ گویی جادوی شور و اشتیاق نمایشگاه کتاب از بین رفت. دوره ریاست محمود احمدینژاد تازه آغاز و همزمان با آن چرخه سوخت هستهای کامل شده بود و تحریمها آغاز. وزیر فرهنگ و ارشاد وقت، محمدحسین صفارهرندی بود و طرح مبارزه با بدحجابی زمستان ِ قبل از هجدهمین دوره نمایشگاه کتاب تصویب و اجرای آن آغاز شده بود. جامعه هنری زیر سایه سنگین از دست دادن پرویز یاحقی، بابک بیات و ناصر عبداللهی و شادی بازگشت محمدرضا لطفی بود. جامعه ادبی نیز هنوز در کشمکش اختلاف بر سر رمانهای محبوب پس از انقلاب بودند که وزارت ارشاد تابستان سال قبل منتشر کرده بود. فهرستی که در صدرش نام بامداد خمار و نویسندههایی مانند مرتضی مودبپور و فهیمه رحیمی به چشم میخورد. علاوه بر شرایط حاکم بر جامعه از منظر اجتماعی و سیاسی، جابهجایی محل برگزاری نمایشگاه نیز در ریزش بازدید از نمایشگاه اثرگذار بود. نمایشگاه کتاب این ریزش را حدود ۱۰ سال بعد در شهر آفتاب نیز تجربه کرد؛ سال ۱۳۹۵٫ سالی که علاوه بر ریزش بازدیدکنندگان، تعداد ناشران داخلی و خارجی نیز کاهش پیدا کرد.
دهه هشتاد
اگر دوباره به دهه هشتاد که با دوران اصلاحات آغاز و با دوران احمدینژاد پایان یافت، بازگردیم با سیر نزولی انتشار کتاب نیز مواجه خواهیم بود که بر کیفیت نمایشگاه کتاب به خصوص در نیمه دوم دهه هشتاد اثرگذار بود. از منظر نشر باید گفت ابتدای دوره ریاستجمهوری احمدینژاد، جهش ناگهانی آمار نشر شاید از دور حکایت از بهبود حال کتاب داشت، اما هنگامی که به آمار نگاه کنید، متوجه میشوید با تغییر دولت آمار نشر کتابهای مذهبی رشد چشمگیری داشته نه کتابهای حوزه ادبیات و فلسفه و علوم اجتماعی و آنچه در ادامه رخ داد و به نظر سیر نزولی میآید، تعدیل سیاستهای متاثر از مداخله دولت در نشر است؛ کاهش شمارگان کتابهای دینی و افزایش شمارگان کتابهای حوزه جامعهشناسی، فلسفه و ادبیات. هر چند میتوان تغییر فرهنگ مطالعه و ورود فناوریهای نوین به این حوزه را نیز دخیل دانست. برای دریافت اطلاعات دقیق از آمارها و تحلیل نشر این دوره میتوانید گزارشی که تحت عنوان «گزارش ملی فرهنگ حوزه نشر کتاب» برای پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تهیه شده و در سایت مرکز رصد فرهنگی کشور منتشر شده را مطالعه کنید.
دهه نود
برای نمایشگاه بینالمللی کتاب، دهه پر افت و خیزی بود. بیست و چهارمین دوره نمایشگاه کتاب در سال ۹۰ هنگامی که سیدمحمد حسینی وزیر ارشاد بود، به نظر موفقیت خوبی در برگزاری به دست آورد؛ افزایش حضور ناشران داخلی و خارجی و بیشترین تعداد کتابی که در نمایشگاه تا آن زمان و حتی پس از آن به نمایش گذاشته شد: حدود ۴۷۰ هزار عنوان کتاب. در همین دهه بود که نسیم مرعشی را با پاییز فصل آخر سال است و هرس شناختیم. قیدار و رهش را از رضا امیرخانی خواندیم و فریبا کلهر پنج اثرش یعنی شروع یک زن، پایان یک مرد، شوهر عزیز من، عاشقانه و مردی از آنادانا را منتشر کرد. از گلی ترقی دو کتاب جدید خواندیم؛ فرصت دوباره و بازگشت. ناهید طباطبایی، سور شبانه را روانه بازار کرد و محمود دولتآبادی به مناسبت ۸۰ سالگی کتاب اسبها، اسبها از کنار یکدیگر را نوشت و چاپ کرد. محمدرضا بایرامی بالاخره مجوز مردگان باغ سبز را گرفت و لمیزرع را منتشر کرد. از مهدی یزدانیخرم، خون خورده، سرخ سفید و من منچستر یونایتد را دوست دارم وارد بازار شد.
رضا جولایی، برکههای باد، یک پرونده کهنه، شکوفههای عناب، پاییز ۳۲ و ماه غمگین، ماه سرخ را منتشر کرد. از فرهاد کشوری مردگان جزیره موریس، سرود مردگان، دست نوشتهها، صدای سروش و کشتی توفانزده را خواندیم. از منیرالدین بیروتی، بحر و نهر، آرام در سایه و ماهو، از ابوتراب خسروی، ملکان عذاب را و آواز پر جبرییل، از مصطفی مستور سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگار، بهترین شکل ممکن، عشق و چیزهای دیگر، از زندهیادیعقوب یادعلی آداب دنیا و آمرزش زمینی و متغیر منصور، از محمود حسینیزاد این برف کی آمده، آسمان، کیپ ابر، بیست زخم کاری، از جواد مجابی گفتن در عین نگفتن و ایالت نیست در جهان، از حسین سناپور، مخلوقات غریب و دیگر کتابها… ما دهه نود را اینطور سر کردیم و ۹ دوره نمایشگاه کتاب در این دهه برای ما هر سال بیرونقتر شد؛ چه در زمان وزارت سیدمحمد حسینی، چه در زمان وزارت علی جنتی، چه دوران سیدعباس صالحی یا وزارت کوتاه سیدرضا صالحیامیری.
دهه نود را کرونا تمام کرد. نمایشگاه کتاب نیز مانند بسیاری از رویدادهای دیگر تحت تاثیر بیماری همهگیر که روزها و روزها، آمار مرگ و میرش ما را به وحشت میانداخت، معلق شد. بعد از دو سال غیبت (۱۳۹۹ و ۱۴۰۰) نمایشگاه کتاب تهران با شعار «با کتاب سلامتیم» به مصلی بازگشت. اما برای بازگرداندن ناشران و بازدیدکنندگان نیاز به زمان داشت. پارسال که میتوانست فرصت طلایی برای بازگرداندن آن اشتیاق گم شده برای نمایشگاه کتاب باشد، مسائلی دیگر دخیل شد برای بیمیلی برخی ناشران و بخشی از مردم نسبت به حضور در نمایشگاه. برخی آن را تحریم نمایشگاه نام نهادند، عدهای تکذیب کردند، بعضی از مسوولان اعلام کردند مشکلات خود ناشران باعث شده حضور پیدا نکنند و «تحریم» واژه دشمن است… هر چند در مقابل ناشرانی که شرکت نکردند، ناشرانی نیز به نمایشگاه پیوستند که آمارها را افزایش دادند. سال گذشته یکی از پرحاشیهترین نمایشگاههای کتاب را پشت سر گذاشتیم؛ نمایشگاهی با چند پرونده تخلف، چندین تذکر، خبر پلمب و… حالا این روزها به استقبال سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب میرویم که با شعار «بخوانیم و بسازیم» از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشت ماه برگزار میشود.
مرور جدول زیر کمک میکند بتوانیم بینشی نسبت به سیری که نمایشگاه کتاب در این سی و پنج دوره داشته به دست آوریم و اگر هر فراز و فرودش را با شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دورانش بسنجیم، تحلیلی از تاثیر وضعیت جامعه بر این نمایشگاه خواهیم داشت.